رسته‌ها
مائو‌‌ تسه تونگ : رهبر چین جدید
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 34 رای
نویسنده:
مترجم:
مسعود قریب
درباره:
مائو
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 34 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
101
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/11/17

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مائو‌‌ تسه تونگ : رهبر چین جدید

تعداد دیدگاه‌ها:
2
کوره‌های خانگی فولاد
مائو بدون اینکه هیچ‌گونه دانشی از علم متالورژی داشته باشد، دستور ساخت کوره‌های خانگی فولاد (backyard steel furnaces) که کوچک‌تر از کوره‌های صنعتی بودند را در هر منطقه‌ای از چین صادر کرد؛ کوره‌هایی که با هدف تولید فولاد باکیفیت در ذهن مائو نقش بسته بودند. در نتیجه روستاییان و کشاورزان باید تلاش می‌کردند با استفاده از این کوره‌ها، از آهن ضایعاتی، فولاد تولید کنند. برای تامین سوخت این کوره‌ها، کار به جایی رسیده بود که در محیط، هیچ چوبی یافت نمی‌شد زیرا روستاییان مجبور بودند برای روشن نگه داشتن کوره‌های خانگی فولاد، وسایل چوبی و اسباب و اثاثیه و حتی در‌های خانه خود را درون این کوره‌ها بیندازند. همچنین دیگ‌ها، ماهیتابه‌ها و سایر وسایل فولادی در کوره‌های خانگی ریخته می‌شدند تا به فولاد تبدیل شوند و مائو را به آنچه در ذهن داشت، نزدیک سازند.
همچنین بسیاری از کشاورزان مرد، همانند کارگران تعداد زیادی از کارخانه‌ها و حتی کارمندان مدارس و بیمارستان‌ها، به منظور افزایش تولید فولاد، به کوره‌های خانگی منتقل شدند. با همه اینها نتیجه این اقدام مائو، چیزی نبود جز اجحامی بی‌کیفیت آهن که تقریباً ارزش اقتصادی نداشت.
به گفته دکتر شخصی مائو، او تنها زمانی متوجه اشتباه خود شد که در سال 1959 از کارخانه بزرگ تولید فولاد در ایالت منچوری چین دیدن کرد و فهمید فقط می‌توان در کارخانه‌هایی با مقیاس بزرگ و با سوخت مناسب همچون زغال‌سنگ، فولاد باکیفیت تولید کرد. اگرچه مائو در آن زمان هم تصمیم نگرفت به طور کامل ایده کوره‌های خانگی فولاد را کنار بگذارد و پس از مدت‌زمان زیادی در همان سال، سرانجام به طور کامل از تصمیم خود برگشت.
سایت تجارت فردا
مائو بر این باور بود که از 600میلیون نفر جمعیت چین، حدود 30 میلیون نفر دشمن خلق بودند. دیدگاه او ساده بود: « این همه جمعیت داریم، از دست دادن چند نفر به جایی برنمی خورد. چه فرقی می کند؟ » او همین تفکر را در بارۀ بمب اتم نیز به کار می برد. مائو در یک سخنرانی گفت که:« مایل است 300 میلیون چینی را از دست بدهد. این به معنی نصف جمعیت است، ولی با توجه به این که کشور می تواند نفرات بیشتری تولید کند زیان بزرگی نیست.»
مائو شورش را دوست داشت و می خواست کل جهان را زیرورو کند. درهم شکستن معابد و سوزاندن کتاب ها تنها بخشی از نابود کردن فرهنگ کشور بود.. ترانه های سنتی ممنوع شدند. میهمانی و جشن عروسی را تقبیح می کردند. جشنواره ها و مراسم دینی سنتی ممنوع شدند. شخم زدن آرامگاه های نیاکان نماد انکار گذشته و خانوده بود. همان طور که نشریۀ چین جوان نوشت: « چارچوب خانواده که هزاران سال وجود داشته است، درهم شکسته است... باید کمون های خلق را خانوادۀ خودمان بدانیم وتوجه چندانی به تشکیل خانواده ای جداگانه برای خودمان نداشته باشیم.»
یونگ چانگ که برخی از پیامدهای نظریۀ مائو را از نزدیک دیده بود، در بارۀ آن ها می گوید:
در روزهای بعد از مرگ مائو بسیار فکر کردم. می دانستم که او را فیلسوف می دانند و سعی می کردم بفهمم «فلسفۀ» او واقعاً چه بود. به نظر می رسید اصل اساس این فلسفه نیاز (یا میل) به تعارض ابدی بود. به نظر می رشید که هستۀ تفکر او این است که مبارزات انسان نیروی محرکۀ تاریخند و برای ساختن تاریخ، باید هموراه به تولید انبوه دشمنان طبقاتی پرداخت. نمی دانم آیا هیچ فیلسوف دیگری بوده است که نظریه هایش به رنج و مرگ این همه انسان منتهی شده باشد؟ «انسانیت: تاریخ اخلاقی سدۀ بیستم». جاناتن گلاور. فصل « برنامل آرمانشهری مائو » ص 496
این کتاب که اخیراً توشط نشر آگه منتشر شده و با وجود قیمت به نسبت بالایی که دارد (35 هزار توامن)، در کمتر از دو ماه به چاپ دوم رسیده. این کتاب از سوی بسیار یاز فیلسوفان و روشنفکران غربی مورد تحسین قرار گرفته و خشایار دیهیمی نیز آن را ویراستاری کرده است.
مائو‌‌ تسه تونگ : رهبر چین جدید
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک